مدتی پیش بحثی را با عنوان اهمیت مباحث اعتقادی آغاز کردیم. بعد از چند یادداشت سخن به فواید توجه به مباحث اعتقادی رسید. اولین فایده‌ای که در این رابطه ذکر کردیم این بود که پیگیری و بررسی جدی موضوعات اعتقادی پاسخی مناسب به یکی از نیازهای فطری انسان است. در این یادداشت به دومین مورد از فواید توجه به مباحث اعتقادی اشاره می‌کنیم:
۲٫ انتخاب بهترین مسیر و روش برای زندگی
هر انسانی ذاتاً دوست دارد بهترین راه و روش را در مسیر زندگی خود بپیماید و رفتار و منشی صحیح را از خود بروز دهد. اگر به رفتارها و برخوردهای خود و اطرافیانمان دقت کنیم می‌بینیم همه یا اکثر رفتارهای ما به صورت مستقیم یا غیر مستقیم از باورها و نگاهی که به زندگی داریم اثر پذیرفته است. همان‌گونه که ناامیدی و امیدواری به زندگی می‌تواند رفتار انسان را تغییر دهد، نوع نگاه به ابتدا و انتها و هدف هستی نیز در رفتار و روش زندگی ما مؤثر است. ضمن این که اعتقادات دینی می‌تواند به عنوان بهترین و مطمئن‌ترین پشتوانۀ اخلاق، پایبندی درونی افراد را به ارزشهای اخلاقی و حقوق دیگران تضمین کند. با این حساب انتخاب عقیدۀ درست از میان اعتقادات گوناگون، در واقع انتخاب مسیر زندگی و چه‌بسا رقم زدن سرنوشت ابدی انسان خواهد بود. شکی نیست که چنین انتخاب مهمی نیاز به تحقیق و بررسی دارد و نمی‌‌توان آن را با نگاه به سخن دیگران یا تحت تاثیر جو و محیط رقم زد. ما معمولا در امور عادی و روزمرۀ زندگی و در مورد مسائلی به مراتب کم‌اهمیت‌تر نیز حاضر نیستیم بدون تحقیق و بررسی کافی تصمیم بگیریم. پس چگونه ممکن است در چنین موضوعات سرنوشت‌ساز و مهمی کوتاهی و سستی کنیم؟ برای توجه به اهمیت این موضوع کافی است فقط به این نکته فکر کنیم که اگر در مورد باورهای خود دچار اشتباه شده باشیم، این اشتباه همۀ رفتارها و ابعاد زندگی ما را با مشکل مواجه ساخته است.
باسمه تعالی.با تشکر فراوان از شما.ببخشید استاد اگر ما در حد نیاز تحقیق کردیم(نه جامع و کامل) و برای خودمان به این نتیجه رسیدیم که فلان فرد درست گفت یا با بررسی سخنان مخالفین به صحت نظر فرد مورد نظر رسیدیم انوقت می توانیم به همان ها عمل کنیم؟اگر بلی فرضا که باور ما ناخواسته اشتباه بود انوقت تکلیف ما که تحقیق کرده ایم(در حد مورد نظر) اما نتیجه تحقیق اشتباه بود چیست؟ از همه مهمتر اینکه از کجا بدانیم که این اعتقادات اولیه و اساس دیگر اعتقاداتی که به ان معتقدیم درست باشد؟ ______ برخی از سؤالات بالا را حضرت عالی به نوعی در جلسه توحید فرمودیده اید ما هم صوت انان را گوش داده ایم.اما مساله مهمتر که نیاز به کشف دارد غاین است که چگونه اعتقاد به خاتمیت و مساله ای مانند امامت و ولایت فقیه(که اعتقادی است)می توان رفتار ما را مورد تاثیر خود قرار دهد.بله مساله توحید می تواند ما را مورد تاثیر قرار دهد اما دیگر مسایل چطور؟با تشکر فراوان
به نام خدا*
با عرض سلام و تشکر خدمت استاد ارجمند
******
خدایاچنان کن سرانجام کار***
که تو خشنود باشی و ما رستگار
******در پناه حق موید باشید
باسمه تعالی.استاد ارحمند و بزرگوار.سلام علیکم و رحمت الله.با تشکر از پاسخی که فرمودید.اگر چنین باشد که هر کس به انچه می رسد باید عمل نماید.پس چون در آرا و عقاید اختلاف نظر جدی وجود دارد (حتی تناقض) در برخی اجتهاد های افراد و خداوند تنها یک راه را برای حقیقت گذاشته است(صراط مستقیم) و حقیقت واحد است و افراد به ان ماجور پس عمل هر فرد به اجتهادش مستلزم رد برخی ارا و پذیرش تناقض خواهد بود.
ضمن اینکه معلوم نیست فرد در اجتهاد و سیر علمی خود راه درست را رفته باشد.و اندازه وسعش تلاش کرده چون وسع ما بر ما اشکار نیست.
باسمه تعالی/پس از سلام مجدد. ببخشید حاج اقا ما قائل به حسن و قبح عقلی هستیم و برای اخلاق خود مبنای عقلانی قائلیم و حسن و قبح شرعی را رد می کنیم___ مثلا در اعتقادات و قران می خوانیم که پیامبر اسوه حسنه است اما اگر هم نمی فرمود ما با مطالعه زندگی و حیات پیامبر به این نتیجه می رسیدیم که ایشان اسوه حسنه است.و زندگی ایشان برای ما الگو.همانطور یکه جرج جرداق مسیحی لبنانی با مطالعه زندگی و حیات امام علی _ع_ به این نتیجه رسید.در واقع اخلاقیات را همه عالَم قبول دارند اما اعتقادات و شارع انرا تقویت می کند و اگر هم در انجام کارهای اخلاقی اشتباهی رخ می دهد در تشخیص مصداق کمال و الگو پذیری از اوست.و یا الگو گیری کامل و جامع نیست.(فقط یک بُعد را در نظر می گیریم.)و یا اشتباهاتی از این قبیل_که تحقیقات این مسائل را باید بر ما مشخص کند.____ پس با این وجود تاثیر اعتقادات در اخلاق ضعیف می گردد.با تشکر و سپاس فراوان.زندی
سلام/ببخشید حاج آقا داستان موسی و شبان هیچ سند تاریخی و علمی و … که نداره. پس چرا میترسیم بگیم کفره؟؟؟
جلسه نقد وبلاگها با حضور عده ای از وبلاگ نویسان هر هفته یک شنبه ها از ساعت ۱۷۳۰ تا ۱۹۳۰ در کتابسرای فرهنگسرای دانشجو واقع در پارک شفق به ادرس : خ سید جمال الدین اسد آبادی – کوچه ۲۱ برگزار میباشد . از شما و همه وبلاگ نویسان برای حضور در این جمع صمیمی دعوت بعمل می آید . منتظر حضور صمیمانه همه عزیزان خواهیم بود .
با اسلام خدمت استاد محترم
خداوند در قرآن فرموده است «لا اکراه فی الذین…..» پس چگونه است که برگشت از اسلام ارتداد و موجب قتل است؟
بسم الله
سلام
مثل همیشه با معنی و با احساس بود و پربار .استفاده نمودم. و وبلاگ شما را لینک دادم.
من با یه سئوال مهم بروزم و منتظر حضور سبز شما و پاسخگوئی شما به این سئوال هستم که ذهنم را مدتیه مشغول ساخته
التماس دعا
یا زهرا(س)
با سلام خداوند همه را آزاد افریده..ولی در ایران همه زندانیند.
سلام بر شما استاد بزرگوار. مختصر و مفید بود و عین همیشه هشدار دهنده. ما آدما خیلی وقتها راه و چاه رو میشناسیم و تشخیص میدیم ولی بازم دو دستی خودمونو میندازیم تو چاه… کاش به دونسته هامون عمل میکردیم. اگه اینطوری عمل میکردیم، دنیامون بهشت میشد… استاد میشه لطفا در مورد چگونگی عمل به علم هم صحبت کنید؟ فکر میکنم اشتباه کار اکثر ماها همینجاست. انشاالله همیشه موفق و موید باشید و قلم تون همیشه مستدام در راه اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام. این روزا و شبهای عزیز التماس دعای مخصوص دارم ازتون*** اللهم عجل لولیک الفرج
دوست گرامی جناب دانشجوی مجازی؛ خیلی وقتها ما خودمون هستیم که خودمون رو در زندان قرار میدیم و چون ذاتا دوست داریم خودمون رو مبرّا از همه چیز بدونیم دنبال مقصر میگردیم تا مشکلات خودمون رو توجیه کنیم. در ضمن فکر میکنم بین آزادی واقعی و آزادی ای که در زندگی های اروپایی دنبالش میگردیم، خیلی تفاوت هست. باز اگر حسرت جامعه نبوی یا علوی یا مهدوی رو بخوریم یه چیزی. ولی حسرت زندگی های خارج از ایران رو خوردن بیشتر از اینکه یک دیدگاه واقع بینانه به نظر برسه، تعصبهای کور و … به چشم میاد***چشمها را باید شست، جور دیگر باید دید***ببخشید استاد اگر جسارت کردم و در وبلاگ شما پاسخ این دوست مون رو دادم. اللهم اجعل عواقب امورنا خیرا
سلام جناب استاد می بخشید جسارتا عرض کنم من که این سؤال را از شما پرسیدم بخاطر این بود که کسی از من پرسیده و من نتوانستم جواب بدهم (تاریخ: ۱۸:۵۶ – ۲۱/۰۴/۱۳۸۶
[ پست الکترونیک]
[ پایگاه اینترنتی ]
دانشجوی مجازی
با اسلام خدمت استاد محترم خداوند در قرآن فرموده است «لا اکراه فی الذین…..» پس چگونه است که برگشت از اسلام ارتداد و موجب قتل است؟)
میشود جواب مرا هم بدهید؟
با تشکر فراوان از شما
ولی اون دانشجوی مجازی دومی به من مربوط نیست.