❇️ اگر چه میان حکم شرعی ستر بهمعنی حدود خاصی که باید به حکم دین از نامحرم پوشانده شود با مفهوم اخلاقی آن که نوعی پوشش عرفی است، پیوندی عمیق وجود دارد، ولی بیتوجهی به تفاوت این دو، موجب اشتباهاتی بزرگ، هم در میان برخی ملتزمان به حجاب شرعی و هم در مسلمانان غیر پایبند به حجاب شده است.
?ما وقتی حجاب را نه بهعنوان ارزشی اخلاقی، بلکه بهمثابهٔ حکمی شرعی در نظر بگیریم، دیگر نمیتوانیم آن را از ایمان شخصی و حدود دقیق احکام تعبدی جدا کنیم. چرا که در این فرض حتی آشکار ساختن چند تار مو هم تعبد کسانی که واجب بودن پوشاندنش را پذیرفتهاند خدشهدار میکند و اگر کسی بگوید با این مقدار، به عفت شخص یا جامعه لطمهای وارد نمیشود، به او خواهیم گفت: پایبندی به فرمان خداوند در گرو رعایت دقیق مرزهای آن است.
اما وقتی حجاب را بهعنوان رفتاری اخلاقی و صرفاً برای حفظ عفاف در نظر بگیریم، دیگر منتظر حدود و مقرراتی شرعی در این زمینه نمیمانیم و پوششی را که عرف و فرهنگ هر جامعه بهعنوان حداقل لازم برای این منظور ضروری بشمارد ملاک قرار خواهیم داد.
?مشکل اصلی در موضوع حجاب با خلط میان این دو مفهوم پدید آمده است. یعنی بسیاری از متدینان، برداشتشان از حدود شرعی حجاب را بهعنوان ملاک عفاف اخلاقی در نظر میگیرند و با انگیزهای اجتماعی اصرار دارند آن را به دیگران تحمیل کنند. این در حالی است که با نگاهی انسانی و بروندینی، این حدود بهعنوان ملاک عفاف بهنظر نمیرسد و بسیاری از افراد، ضرورتی برای رعایت آن احساس نمیکنند. اینجاست که مقاومت و مبارزه با حجاب شرعی شکل میگیرد و حتی این مبارزه در نگاه بسیاری از آنان، رفتاری اخلاقی و حرکتی لازم برای حفظ کرامت انسانی تلقی میشود.
?برای اینکه معتقدان به حجاب اجباری درک بهتری از نگاه و احساس این گروه از مخالفان داشته باشند، کافی است تفاوت نگاه خودشان با کسانی که به حجابی سختتر اعتقاد دارند را در نظر آورند. مثلاً کسانی که پوشیدن روسری را برای حفظ عفاف ضروری میدانند وقتی با معتقدان به وجوب چادر مواجه میشوند و این گروه وقتی در برابر کسانی که پوشیدن روبنده را هم شرط عفاف میشمرند قرار میگیرند چه احساسی پیدا میکنند؟ طبیعی است که آنها نیز الزام به این مقدار پوشش را افراط و نوعی تحمیل بهشمار میآورند. احساس کسانی که پوشیدن لباسی متعارف را برای حفظ عفاف کافی میدانند نیز نسبت به روسری اجباری دقیقاً همینگونه است.
✅ در این شرایط آیا بهتر نیست بهجای اعلام احکامی خاص بهعنوان ملاک عفاف به کسانی که این اصرار را تحمیلی بیمنطق تلقی میکنند، عمل به این حکم صیانتبخش را وظیفهای دینی برای کسانی بدانیم که حقانیت آن برداشت از شریعت را پذیرفتهاند؟ و بهجای الزام معتقدان به شرایع دیگر یا برداشتهایی متفاوت از دین به رفتاری که خوبی آن را درک نمیکنند، آنها را به همان عفاف اخلاقی و مطالعه دربارهٔ حقانیت دین و شریعت برگزیده تشویق کنیم؟
⭕️ @hamidhossaini