نقدی بر مهم‌ترین دلیل اهل سنت


یکی از مهم‌ترین دلایل مخالفان خلافت بلافصل حضرت علی (علیه‌السلام)، همراهی نکردن اکثریت اصحاب پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) با این موضوع و بیعت آنان با فردی دیگر است. آنان این سؤال را مطرح می‌کنند که چگونه ممکن است اکثریت قریب به اتفاق اصحاب پیامبر که همواره از آنان تعریف و تمجید شده است یک‌باره همه چیز را فراموش و جانشینی را که او تعیین کرده بود خانه‌نشین کنند. اهل سنت، اقلیت بودن معتقدان به نصب امیر مؤمنان را شاهدی بر اشتباه شیعه می‌دانند و می‌‌گویند: اگر واقعا پیامبر کسی را به عنوان جانشین خود تعیین کرده بود امکان نداشت اکثریت مسلمانانی که جان و مال خود را در راه آرمانهای پیامبر خدا فدا می‌کردند راه دیگری را انتخاب کنند.
در اینجا روایتی را از منابع معتبر و مورد قبول اهل سنت نقل می‌کنم تا میزان درستی این دلیل روشن شود.
همان‌گونه که می‌دانید اهل سنت کتاب جامعی را که بخاری گرد آورده است به عنوان معتبرین کتاب حدیثی شناخته و آن را صحیح نامیده‌اند. وی در باب الحوض این کتاب (جلد ۷ صفحۀ ۲۰۹) حدیثی را آورده است که ترجمۀ آن چنین است:
 «رسول خدا (صلی الله علیه و آله) گفت: (در روز قیامت) در حالى که من ایستاده‏ام گروهى مى‏آیند، تا اینکه آنان را مى‏شناسم، در همین هنگام مردى از بین من و آنان بیرون مى‏آید و مى‏گوید: بیایید.
مى‏گویم: به کجا؟ مى‏گوید: به خدا سوگند، به سوى آتش. مى‏گویم: چرا؟! مى‏گوید: آنان بعد از تو مرتد شدند و به قهقرا برگشتند. سپس گروهى دیگر مى‏آیند تا اینکه آنان را مى‏شناسم. مردى از بین من و آنان بیرون مى‏آید و مى‏گوید: بیایید. مى‏گویم: به کجا؟ مى‏گوید: به خدا سوگند، به سوى آتش. مى‏گویم: چرا؟ مى‏گوید: آنان پس از تو مرتد شدند و به قهقرا برگشتند. از آنان جز عده‏اى اندک، احدى رهایى نمى‏یابد.»

این حدیث به روشنی حکایت از ارتداد و انحراف اکثریت اصحاب پیامبر خدا پس از وفات آن حضرت دارد. البته بخاری چنین برداشتی از این روایت نداشته وگرنه هرگز آن را نقل نمی‌کرد. برخی از دانشمندان اهل سنت تلاش کرده‌اند گروهی از اعراب را که در دوران خلافت ابوبکر مرتد شدند و ابوبکر آنان را سرکوب کرد به عنوان مصداق این حدیث معرفی کنند. اما این توجیه با ظاهر روایت سازگار نیست؛ چرا که مشخص است منظور کسانی هستند که همراه پیامبر بوده‌اند و آن حضرت آنها را می‌شناخته است.
به هر حال مهم این نیست که امثال بخاری از این حدیث چه برداشتی داشته‌اند، بلکه مهم این است که آنان روایتی را نقل کرده‌اند که به تنهایی نشان از انحراف اکثریت دارد؛ چه رسد به جایی که دلایل فراوان دیگری را در کنار آن قرار دهیم که به وضوح از نصب جانشین برای پیامبر خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) و مخالفت حضرت علی (علیه السلام) و حضرت فاطمۀ زهرا (سلام الله علیها) و برخی از اصحاب با جریان سقیفه سخن می‌گوید. البته این که چرا چنین اتفاقی افتاد و آیا این به معنی وجود نقص در رسالت پیامبر است یا نه موضوع دیگری است که باید جداگانه به آن پرداخت.

پاسخی بگذارید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *