بخشی از گفتگوی اینترنتی با یکی از دانشآموختگان رشته فیزیک:
********** : نگاه کنید اگر یک نفر دیدش این باشه که عوامل ماورایی و متافیزیکی میتونه بر طبیعت اثر بذاره اصلاً نمیتونه مطالعه طبیعت رو شروع کنه. توی تاریخ علم هم وقتی بررسی میکنیم، اقوامی با چنین اعتقاداتی هیچکدوم نتونستن چیز مدونی به نام علم تنظیم کنن. اصل و پایه فیزیک و علم تجربی بهمعنایی که امروز میشناسیم اینه که یا متافیزیکی نیست یا اگر هست اصلاً بر این ماده اثر نداره. این رو قبول دارید؟
Hosseini : فیزیک فقط میتونه عوامل مادی رو بررسی کنه و در موردش نظر بده. در این عوامل هم هیچ عامل ماورائی وجود نداره.
********** : عوامل معنوی مثل چی؟
Hosseini : هر چیزی مثل وجود خدا، فرشتگان، روح و امثال اینها. فیزیک در مورد عوامل غیر مادی کلاً ساکته و نظری نداره.
********** : فیزیک دقیقاً میگه اگر شما یک دنیای دیگه بسازید که از نظر ماده و انرژی و خلاصه از جنبه فیزیکی مثل این دنیا باشه حقیقتاً دو تا مثل همند. فیزیک ساکت نیست. اصلاً برای مسائل ماورائی جایگاهی قائل نیست. اینم فقط به پوزیتویستها و نگرشهای اونا برنمیگرده.
Hosseini : بله جایگاهی قائل نیست چون به خودش حق نمیده در موردش اظهار نظر کنه.
********** : از زمان گالیله و … این پیشفرض رو داشتن به طور ضمنی.
Hosseini : خوب چه اشکالی داره این پیشفرض؟ در چارچوب قوانین فیزیک میتونه درست باشه.
********** : خوب پس تا اینجا نظر فیزیک راجع به این مسائل متافیزیکی یا اینه که وجود ندارن یا اگر دارن هیچ اثری روی دنیای مادی ندارن. برای همین میگم وقتی جهانبینی فیزیکی کاملاً در ذهن من جا گرفته با این مسائل ماورایی به مشکل میخورم. نمیتونم سنجاقش کنم به اینا. هیچ جهانبینی جامع و روشن و دقیقی هم نبود که بخوام جایگزین فیزیک کنم و اینا توش معنا پیدا کنه.
Hosseini : از اول هم قرار نبوده با فیزیک وجود خدا رو ثابت کنیم.
********** : ولی اگر من فیزیک رو قبول کنم با خدا به مشکل میخورم.
Hosseini : این دو تا موضوع ربطی به هم ندارن. چرا میخواید ربطشون بدید؟
********** : نمیشه گفت ربطی ندارن. به این سادگی نیست. هر دو دارن راجع به یک چیز حرف میزنن. من اصول موضوعه اون رو بپذیرم این رو باید رد کنم. این رو بپذیرم اون رو باید رد کنم. اگر هم کسی دو تاش رو با هم داره یک جایی داره بیخیال بعضی تضادهاشون میشه یا همزمان فیزیکدان و دیندار نیست.
Hosseini : نه اینطور نیست. راجع به دو تا موضوع حرف میزنن. یکی میگه در جهان مادی قوانین مادی حاکمه و دیگری میگه این جهان مادی و هر پدیده دیگه به علتی نیاز داره.
********** : یکی میگه جهان همش مادیه و غیر مادیش بیاثره، اون یکی میگه هم مادی داره و هم فراتر از مادی و اینا به شدت روی هم اثر دارن و اصلاً توصیفش از جهان مادی یک جیز دیگه است.
Hosseini : در علوم تجربی هیچ ادعایی درباره غیر ماده وجود نداره. نهایتش میگه من هیچ چیزی در مورد غیر ماده نمیدونم و ابزار بررسیش رو ندارم. پس هر نوع تأثیرش رو نادیده میگیرم.
********** : نه، یعنی چی تأثیرش رو نادیده میگیرم؟ فیزیک مدل میده. میگه جهان اینجوری رفتار میکنه و همه چیز مادیه. از احساسات و عواطف و تصمیمها و باورها تا چیزای خیلی پیش پا افتادهتر. وقتی یک کسی میاد مدل میده میگه جهان اینجوریه، یعنی ادعا کرده پس هزار جور دیگه نیست. یعنی اثر خیلی چیزها رو منکر شده.
Hosseini : میدونید مشکل اصلی از کجا ناشی میشه؟ مشکل اینه که اکثراً خدا و امور ماورائی رو علتی در کنار سایر اسباب و علل مادی در نظر میگیرن. یعنی هر جا عاملی عادی و مادی برای پدیدهای پیدا نمیکنن اون رو به خدا نسبت میدن و میگن اینجا کار خدا بوده. اون وقت زمانی که عامل طبیعی اون موضوع کشف میشه مجبور میشن عقبنشینی کنن و بگن پس در این مورد کار اسباب طبیعی بوده اما هنوز خیلی مسائل دیگه وجود داره که جز با عوامل ماورائی و الهی نمیشه توجیهش کرد.
********** : درسته.
Hosseini : حالا وقتی فیزیکالیسم میاد میگه تمامی پدیدهها حتی مسائل احساسی و عاطفی هم توجیه مادی دارن، هیچ جایی برای امور ماورائی باقی نمیذاره و دیگه ضرورت و توجیهی برای وجود خدا باقی نمیمونه.
********** : حرف من هم دقیقاً همین بود. اصلاً اگه بخوایم خدا و مسائل غیبی رو براش تأثیر قائل باشیم دیگه جایی برای فیزیک و علوم تجربی باقی نمیمونه.
Hosseini : بله اگه جایگاه خدا رو اون طوری که گفتم تعریف کنیم حرف شما درسته. ولی این تعریف از خدا رو که اصطلاحاً بهش میگن خدای رخنهپوش اصلاً قبول نداریم. یعنی جایگاه خدا این نیست که هر جا قوانین فیزیکی یا تجربی نتونستن پدیدهای رو توضیح بدن بگیم کار خداست. خدایی که عقل ما وجودش رو ثابت میکنه در هیچ موردی قرار نیست جایگزین اسباب مادی باشه؛ بلکه او در طول تمامی اسباب و فرایندهای فیزیکی و علمیه. یعنی او همه عالم مادی رو با تمام قوانین و فرایندهای پیچیدهای که علم تنها گوشهای از اون رو کشف کرده آفریده و لحظه به لحظه در تمامی ذرات، قوانین و محاسبات علمی حضور داره. چنین خدایی نهتنها با پیشرفت علم و کشف توجیهات مادی پدیدهها عقبنشینی نمیکنه، بلکه هر قدر رموز اسباب و علل طبیعی روشنتر بشه، قدرت و تدبیرش برای ما آشکارتر میشه.
********** : خوب وقتی همه پدیدههایی که ما با اونها سر و کار داریم توجیه مادی دارن، دیگه چه نیازی به خدا باقی میمونه و چطوری میشه وجودش رو ثابت کرد؟
Hosseini : ما وجود خدا رو از راه علوم تجربی و بهدلیل رخنههایی که در توجیه پدیدههای مادی مشاهده میکنیم ثابت نکردیم. عقل ما فراتر از مسائل تجربی دارای احکام قطعی متعددیه که قانون علیت یکی از این یافتههای حتمی است. ما وقتی به کل جهان مادی فکر میکنیم میبینیم این پدیده نیازمند، حتماً به پدیدآورندهای محتاجه که بهش هستی بخشیده باشه. من قبلاً بعضی از دلایل عقلی این موضوع رو در سایت مطرح کردم. از جمله در گفتگوهای خردگاه میتونید این دلایل رو مطالعه و بررسی کنید.
********** : باشه ممنونم بابت وقتی که گذاشتید. من اون بحثها رو مطالعه میکنم و دوباره مزاحمتون میشم.
Hosseini : خواهش میکنم. من در خدمتم. امیدوارم موفق باشید.