طی چند یادداشت گذشته بحثها و گفتگوهای متعددی در مورد برهان وجوب و امکان و موضوع علیّت مطرح شد و در مجموع به این نتیجه رسیدیم که این برهان میتواند یکی از بهترین دلایل عقلی اثبات وجود خداوند متعال به شمار آید. بر اساس این برهان ما یقین پیدا کردیم که موجودات جهان منحصر در ممکنالوجودها نیست. بلکه ثابت شد ضرورتا در هستی، موجود یا موجوداتی لازم است که وجودش وابسته به هیچ چیزی نباشد و وجود داشتن عین ذات اوست. چرا که با دقت و تحلیلی که داشتیم فهمیدیم بدون واجب اساسا ممکنات راهی برای وجود پیدا کردن ندارند.
پس از آن که اصل وجود واجب ثابت شد، نوبت به بررسی ویژگیها و صفات او میرسد. مخالفان اثباتپذیری خدا میگویند: بر فرض که بتوانیم با دلایل عقلی و فلسفی موجود یا موجوداتی به اسم واجب را ثابت کنیم، آنچه ثابت شده ربطی به خدایی که در ادیان مطرح است ندارد. خدای ادیان، حقیقتی یکتا و بیانتهاست که صفاتی چون قدرت، بینایی، شنوایی، حی و قیّوم بودن و مانند آن را دارا میباشد. اما آنچه در فلسفه و برهانهای عقلی ثابت میشود صرفا واجبالوجود است. آیا راهی وجود دارد که بتوان ثابت کرد واجبالوجود همان خدای یگانه و بیهمتای ادیان است؟
برای پاسخ به این پرسش لازم است به دو نکته توجه کنیم. یکی این که واجب، علت و هستیبخش سایر معلولها و موجودات است. و دوم این که علت، برای آن که بتواند ویژگی و کمالی را به معلول خود ببخشد، باید آن کمال را خودش داشته باشد. با دقت در این دو مطلب معلوم میشود که واجب به عنوان حقیقتی که هستیبخش موجودات جهان است، همۀ کمالات هستی را دارد. اینگونه ثابت میشود که واجبالوجود حداقل از همۀ قدرت، دانایی، حیات و دیگر کمالات موجود در عالم برخوردار است.
البته بر اساس اصالت وجود و روش صدرایی مرتبۀ بسیار بالاتری از کمالات برای واجب اثبات میشود. چون بر اساس استدلال ما صرفا کمالی در حد کمال ممکنات برای واجب ثابت شد؛ ولی اگر کسی اصالت وجود و وحدت وجود را درک کرده باشد متوجه میشود که وجود مساوی با کمال است و در نتیجه وجود بینهایت مساوی با کمال بینهایت خواهد بود. اینگونه هر آنچه کمال است در حد بینهایتش برای واحبالوجود خواهد بود. و چقدر فاصله است میان کمال محدود و کمال بینهایت!
سلام
سوالی که ذهن من رو خیلی مشغول کرده:
فرض کنیم فرضیه ی بیگ بنگ رو بپزیریم ، حالا بر اساس برهان وجوب و امکان رسیدیم به ماده ی اولیه ی سازنده ی جهان، آیا این ماده نمی تواند واجب الوجود باشد؟ ممکن است بگویید نه چون می توان برای آن عدم را نیز فرض کرد یعنی ممکن بود همچین ماده ای وجود نمیداشت و بنابراین نیاز ببه مرجح دارد، اما مسئله این است که اگر یک یا چند علت بالاتر از آن را نیز در نظر بگیریم ، آن علت نیز به همین دلیل نیاز به مزجح دارد و این بر اساس اصل امتناع تسلسل مردود است.
پس فرض کنیم ماده ی اولیه س جهان همان واجب الوجود است. من هیچ دلیلی بر “بی انتها بودن این ماده” و اینکه “واجبالوجود از همۀ قدرت، دانایی، حیات و دیگر کمالات موجود در عالم برخوردار است” نمی بینم ، در واقع واجب الوجود فرضی ما با وجود خود ، مرجحی می شود بر تمام جهان ، و از طرفی مثلا لازم نیست که حداقل از همه ی قدرت و دانائی انسان برخوردار باشد، چراکه میتوان گفـت:ماده ای بود (و احتمالا انرژئی نیز در درون خود داشت)، منفجر شد ، این جهان به وجود آمد (زمین و کرات و دیگر و همه ی ستارگان) و بعد هم طبق نظریه ی تکاملی داروین بریم جلو … هیچ دلیلی نداریم که ماده ی اولیه جهان از قدرت و دانائی انسان برخوردار باشد یا بیمنتها باشه …؟؟؟
آیا خلقت جهان برای نشان دادن کمال توسط
خداوندناشی از نقص نیست؟ لطفا پاسخ کامل دهید.
من در این مورد که قانون علیت اخر به یک نقطه قطع می شود به نام خدا قانع نمی شوم
باز شما صفات واجب الوجود را ثابت کردید ونه خدای ادیان را-چرا نمی تواد واجب هایی وجود داشته باشد بی ربط به هم بدون اینکه
از هم تا خبر باشند
ye soall dashtamm sefate jabar ke be khoda midan baraye chiye?
سلام دوست عزیز. من یه مقدار توضیحات کاملتر و جامعتر روی این زمینه می خوام. دارم سعی می کنم یه مقاله به شیوه آمریکایی ( کاملا علمی ) تهیه کنم. کار سختیه. همراهی شما خوشحالم می کنه.
در پناه حق
آیا خلقت جهان برای نشان دادن کمال توسط
خداوندناشی از نقص نیست؟ لطفا پاسخ کامل دهید.