امامت (۱)

 مدتها پیش بحثی را در مورد معنای امامت در وبلاگ مطرح کردم. با توجه به اهمیت این موضوع بنا دارم به یاری خداوند بار دیگر آن بحث را طی چند یادداشت مطرح و از نظرات شما در این رابطه استفاده کنم .


پس از رحلت پیامبر بزرگوار اسلام تا کنون، موضوع امامت به عنوان یکی از اصول مذهب تشیع، مهم‌ترین نقطه اختلاف میان شیعه و اهل‌سنت بوده است. اما در بسیاری از موارد تعریف و تحلیل دقیقی از این موضوع وجود ندارد و هر کس بنا به برداشت خود آن را معرفی یا بر سر آن بحث و گفتگو می‌کند. در اینجا به برخی از این معانی اشاره می‌کنیم:
۱. ولایت سیاسی: برخی گمان می‌کنند امامت به معنی حکومت و ولایت سیاسی است و می‌گویند شیعه معتقد است پیامبر به عنوان حاکم جامعه اسلامی، حضرت علی را به عنوان جانشین و حاکم بعد از خود معرفی کرد. در حالی که اهل‌سنت معتقدند موضوع حکومت به خود مردم و شورای آنان واگذار شد.
چنین برداشتی از معنای امامت کاملا نادرست و سطحی است. چرا که تنها به گوشه کوچکی از شان حقیقی امامت پرداخته و آن را به موضوعی تاریخی که مربوط به گذشته است و اثر خاصی برای امروز ندارد تبدیل می‌کند.
۲. ریاست امور دینی و دنیایی مسلمانان: گروهی دیگر معتقدند علاوه بر موضوع حکومت و مسائل دنیایی، امام به عنوان سرپرست امور دینی مردم نیز مطرح است. بر این اساس، نقطه اختلاف شیعه و اهل‌سنت در این خواهد بود که آیا بعد از پیامبر، وجود شخصی به عنوان سرپرست امور دینی و دنیایی مردم لازم است یا نه؟ ایشان می‌گویند: شیعه معتقد به امامت به این معناست ولی اهل‌سنت امامت را با این تفسیر قبول ندارد.
این در حالی است که با مراجعه به نظرات دانشمندان اهل‌سنت متوجه می‌شویم که آنها نیز وجود امام را به این معنا کاملا لازم و ضروری می‌دانند و خلفای مورد نظر خود را رئیس امور دینی مردم نیز می‌دانسته‌اند.
۳. منصبی الهی در استمرار نبوت: به نظر می‌رسد معنای دقیق امامت در نظر شیعه این معنا باشد. چرا که با پایان نبوت و نیامدن پیامبری جدید، این پرسش مطرح می‌شود که آیا وجود افراد دیگری که دقیقا همان وظایف و اختیارات پیامبر را دارا باشند لازم است؟ پاسخ شیعه به این سؤال این است که با توجه به نزول قرآن به عنوان دستورالعملی جامع و فراگیر، دیگر نیازی به آمدن پیامبر و وحی جدید نیست؛ ولی با توجه به لزوم بیان و تفسیر واقعی قرآن و جلوگیری از انحراف و برداشتهای نادرست، لازم است افرادی سایر وظایف پیامبر را برعهده داشته باشند. بنا بر این، امام از نظر شیعه فردی است با همان شرایط و ویژگیهای پیامبر که همه وظایف و اختیارات پیامبر (به جز آوردن وحی و پیام آسمانی) را برعهده دارد. طبیعتا چنین کسی باید مانند پیامبر معصوم و تعیین‌شده از طرف خداوند باشد و تمامی رفتار و گفتار او ذاتا حجت است.


 

7 پاسخ به “امامت (۱)”

  1. مطلب جالبی است. خیلی مختصر و مفید، اصل مطلب را به زبان ساده و بدون رفتن به حواشی مطرح کرده اید. این نکته ای است که در همه ی موضوعات مطرح شده در این سایت صدق میکند و بازدیدکننده میتواند به آسانی و در یک فرصت بسیار کوتاه مطالب سودمندی را بیاموزد.
    موفق باشید

  2. سلام. وبلاگ خوبی دارید بخصوص از این بابت که تخصصی کار میکنید.
    اما بعد…
    در مورد امامت، سیر تاریخی معنای امامت رو در تشیع اگر بحث کنید متشکر میشم. بنده خودم چیزی به اسم «شکل گیری معنای کلامی امامت » رو در تاریخ شیعه حس میکنم. البته این نه فروکاهنده معنای امامت و نه حسنی بر این تفکر شیعی میدونم.ولی موثر در نگرش شیعی می پندارم. البته جزیی باید وارد بحث شد. برخی اعتقاد به قطعیت این معنا از همان لحظه که کلمه شیعه خلق شده است دارند که به اعتقاد بنده بسیار آسیب زننده به بسیاری مفاهیم ممعرفتی دارد… و شاید روزنه ای برای بروز آفت های مذهبی… با آرزوی توفیق

  3. ببخشید یک سوال داشتم. بحث اختلاف انگیز رو بر میتابید؟ یا مصلحت میبینید بیشتر آموزشی باشد وبلاگتون؟ بنده به مباحث کلامی علاقمندم وفکر میکنم متاسفانه کلام درون دینی در وضعیت خوبی نیست. و فصل تشنج است الان و اگر نجنبیم ضربه های سنگینی به معتقدات شیعه خواهد خورد.
    من چند تا بحثو پیشنهاد میدم بحث شه ۱-هنر دینی و هویت کلامی اون بخصوص موج جدید مداحی و وجوه کلامی ادبیات مختلف غنایی … ۲-یک بحث برون رشته ای هست ولی تصورم این هست که بسیار مهمه و اون جایگاه فلسفه و کلام در تبیین وشناخت آموزه های دین هست.

  4. با سلام خدمت دوستان
    اسیه سادات بنیادی چند تا سوال طرح کرده که من میخوام به ایشون بگم که مداحی که به الحان ترانه است شاید یکمی مشکل داشته باشه ولی
    حضرت سجاد علیه السلام میفرمایند که: رحم الله من احیا ذکرنا و یکی دیگه از معصومین می فرماید : تعضیم شعائر الله من تقوا القلوب پس هر جور که باشه تعضیم شعائر خداوند هست و من فکر نمیکنم که خیلی مهم باشه که چه لحنی باشه مداحی ممنونم

  5. سلام علیکم
    احتراما به استحضار میرساند که واقعا اخره وبلاگه البته اگر اخری هم وجود داشته باشه
    موفق و موید و منور باشید
    با اجازه لینک کردیم
    یا علی التماس ۴۵a

  6. دوست گرامی
    « بیقرار ظهور » وبلاک شماست که پیوسته به روز می شود
    « بیقرار ظهور » وبلاک شماست که به نام زیبای شما مزین است
    « بیقرار ظهور » وبلاک شماست که از حضور اندیشه شما در خویش خرسند می شود
    « بیقرار ظهور » وبلاک شماست که جلب توجه و محبت خاصه اهل بیت (ع) می طلبد
    « بیقرار ظهور » وبلاک شماست گنجینه های دارد که حضور شما را می طلبد
    و . . . « بیقرار ظهور » منتظر حضور سبز شما گرامیان است
    سربلند و پیروز باشید

  7. با سلام
    اگر امامت را منصبی الهی و در استمرار نبوت و با همان ویژگیهای پیامبر می دانید ، خوب است بدانید که این اعتقاد شما با خاتمیت رسول الله در تضاد است و یکی از علل ادعای باب و ظهور بابیگری و …….
    همین اعتقاد بوده است .
    تضاد امامت شما با خاتمیت کاملا روشن است و این نکته ای است که علاوه بر اهل سنت حتی روشنفکران تشیع مانند دکتر سروش نیز به آن پرداخته اند که موضوع منازعات دو سال پیش او و عده ای از منتقدانش گردید.
    شما با این اعتقاد خاتمیت رسول الله را که اصل مسلم و قطعی اعتقاد مسلمانان می با شد نفی می کنید .
    لطفا اگر جوابی دارید صریح و شفاف بنویسید .

پاسخی بگذارید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *