آیا لعن پیروان مذاهب باطل جایز است؟


لعن چیزی جز اعلام موضع در برابر زشتی‌ها و بیزاری جستن از ستمکاران و دشمنان حقیقت نیست و هرگز نباید آن را با توهین و دشنام یکی دانست. با این تعریف جایی برای مخالفت با لعن کسانی که آگاهانه در برابر حق می‌ایستند و باطلی را بنیان می‌گذارند باقی نمی‌ماند. اما آیا می‌توان پیروان مذاهب باطل را نیز لعن کرد؟


آنچه با دقت در متون دینی به‌دست می‌آید توصیه به مدارا و تحمل عقاید و افکار گوناگون و هم‌زیستی مسالمت‌آمیز با پیروان سایر ادیان و مذاهب است و پیشوایان دین هر گونه تنگ‌نظری و سختگیری در این زمینه را شیوه و منش خوارج دانسته‌اند. آنها معتقد بودند بسیاری از مردم از سر ناآگاهی و بدون غرض‌ورزی در راه‌های دیگر قرار گرفته‌اند؛ لذا به‌جای لعن و دفع، همه تلاش و همت خود را صرف جذب و آکاه‌سازی آنان می‌کردند.


این نوع نگاه ضمن تأیید ضرورت تبری از انحراف و عقاید باطل، اجازه بیزاری جستن از افراد را به‌سادگی صادر نمی‌کند. زیرا بر این باور است که تا به تمام شدن حجت و وجود عناد و لجاجت کسی در برابر حقیقت یقین نداشته باشیم نمی‌توانیم او را متهم یا لعن کنیم. رسیدن به چنین یقینی جز درباره افرادی نادر ممکن نیست. زیرا ما از شرایط، زمینه‌ها و زاویه دید دیگران بی‌خبریم و نمی‌دانیم اگر خودمان به‌جای آنها بودیم چگونه رفتار می‌کردیم.


پس ملاک اصلی، تسلیم بودن در برابر حقیقت یا عناد داشتن با آن است. چه این حقیقت، توحید یا ولایت باشد، یا حتی به تعبیر برخی احادیث، نادیده گرفتن حق به این خلاصه شود که کسی سنگ‌ریزه‌ای را عمداً هسته خرما بنامد. البته هر قدر این حقیقت بزرگ‌تر و روشن‌تر باشد، نادیده گرفتن آن زشت‌تر خواهد بود.


به هر حال حتی اگر دلایل درون دینی ما را از تبری جستن نسبت به دگراندیشان نهی نمی‌کرد، باز هم نمی‌توانستیم این شیوه را جایز بدانیم؛ چرا که غیر اخلاقی و غیر انسانی بودن آن را به‌وضوح تشخیص می‌دهیم. چه رسد به جایی که این همه تأکید و سفارش اهل بیت (علیهم‌السلام) را درباره بر و احسان به مخالفان و عیادت از بیماران و رسیدگی به فقیران آنها در اختیار داریم.


روشن است که این‌گونه سفارش‌ها را نمی‌توان ناشی از تقیه دانست. چرا که تقیه تنها در برابر حاکمان و برای مصون ماندن از تعرض و آزار آنها مفهوم پیدا می‌کند و نه در برابر عموم مردمانی که دشمنی و عنادی با ما ندارند. ضمن اینکه برای تقیه کافی بود شیعیان را به مدارا و مخفی کردن اسرار سفارش کنند و توصیه به محبت و احسان نسبت به مخالفان ضرورتی نداشت.
 
در مجموع آنچه در سیره و سخنان اهل بیت (علیهم‌السلام) مطلوب شمرده می‌شود، تبری و لعن نسبت به سران کفر و نفاق و اظهار بیزاری از کسانی است که آگاهانه از ظالمان پیروی می‌کنند، نه عموم مردمانی که به هر دلیل از سر ناآگاهی راه حق را گم کرده‌اند.

پاسخی بگذارید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *