معنای عمیق‌تری از امامت (۲)

 



سخن در رابطه با معنای امامت در قرآن بود. البته همان‌گونه که برخی از دوستان نیز اشاره کرده‌اند واژۀ امام در قرآن هم در مورد امامان جور به‌کار رفته است و هم امامان هدایت. چرا که این واژه در زبان عربی به‌معنای پیشوا و فردی است که به او اقتدا می‌شود. اما موضوع بحث ما فراتر از معنای لغوی این واژه است. هدف، شناخت عمیق‌تر مفهوم خاص امامت به عنوان مقامی الهی برای هدایت انسانهاست.همان‌گونه که در یادداشتهای گذشته گفته شد، برای فهم بهتر معنی عمیق امامت لازم است با معنی عالم امر بیشتر آشنا شویم. چرا که قرآن، ویژگی مهم امام را هدایت به امر دانسته است. یکی از آیاتی که می‌تواند به خوبی مفهوم امر را برای ما تبیین کند، آیه ۸۳ سوره یس است. خداوند متعال در این آیه می‌فرماید: «انما أمره اذا أراد شیئا أن یقول له کن فیکون» (امر خداوند تنها این است که هرگاه چیزی را اراده فرماید، همین که به او بگوید باش می‌باشد). دقت در این آیه در کنار آیات دیگر قرآن به ما می‌فهماند که عالم امر، جنبه‌ای از هستی است که در آن، اراده الهی برای تحققش مشروط به هیچ شرطی نیست. بر خلاف عالم خلق که برای تحقق یک موضوع در آن لازم است شرایط و زمینه‌هایش وجود داشته باشد. مثلا برای تحقق یک میوه در این عالم لازم است آب و خاک و درخت و بسیاری از شرایط در طول زمان وجود داشته باشد تا یک دانه تبدیل به میوه شود. اما بر اساس آیه‌ای که ذکر شد، در عالم امر، همین که خداوند اراده کند میوه‌ای وجود داشته باشد، بدون درنگ آن میوه محقق می‌شود.
ملموس‌ترین مثال برای ما، مقایسه عالم خارج با عالم ذهن و فکر خودمان است. اگر قرار باشد هم‌اکنون در برابر ما یک کامپیوتر جدید ایجاد شود، طبیعتا باید مواد و شرایط لازم برای به وجود آمدن آن وجود داشته باشد. اما اگر بخواهیم فقط در ذهنمان یک کامپیوتر یا حتی صدها و هزاران کامپیوتر تصور کنیم، چیزی جز اراده ما لازم نیست. همین که اراده می‌کنیم، آنچه را خواسته‌ایم در ذهنمان محقق می‌بینیم.
میان عالم خلق و عالم امر نیز از جهاتی چنین نسبتی برقرار است. آفرینش و ایجاد یک موضوع در عالم خلق نیازمند زمان و شرایط خاص خود است ولی در عالم امر این‌گونه نیست. تعبیر دیگری که از این دو عالم می‌توان داشت، عالم مُلک و عالم ملکوت است. چرا که بلافاصله بعد از آیه بالا که در مورد عالم امر بود، در آخرین آیه سوره یس سخن از عالم ملکوت به میان آمده و قدرت خدا در عالم امر، به تسلط الهی بر ملکوت هستی تفسیر شده است. (فسبحان الذی بیده ملکوت کل شیئ و الیه ترجعون)
از آنچه گفته شد می‌توان نتیجه گرفت که عالم امر یا ملکوت، جنبه‌ای الهی از هستی است که تحقق موضوعات در آن، قطعی و بی‌واسطه است. بر این اساس کم‌کم می‌توانیم به معنی آیه ۷۳ سوره انبیا که می‌گفت: «هدایت امام از نوع هدایت به امر الهی است» نزدیک شویم. در واقع پیام آیه این است که امام می‌تواند به صورت ملکوتی مردم را هدایت کند. برای روشن‌تر شدن موضوع لازم است در یادداشتی دیگر در مورد شیوه، شرایط و ویژگی این نوع هدایت گفتگو کنیم.


 

6 پاسخ به “معنای عمیق‌تری از امامت (۲)”

  1. سلام علیکم اول از همه فرا رسیدن سال نو و اربعین حسینی رو خدمت شما تبریک و تسلیت عرض میکنم..حاج آقا با مثالی روشنی که زدید واقعا عالم امر رو .ادم میتونه یه جورایی حس کنه .. اگه انسانها این قدرت رو داشتن چه کارهای که نمیکردن و شاید راحت طلبی بهترین گزینه برای همه میشد.. خیلی ها همه بزرگترین ثواب ها , جنایتها, اختراعات, درو اقع میشه گفت هیچ زحمتی برای هیچ کاری جز فکر کردن در موردش و گفتن اینکه خلقت شو نمی بود..دنیایی با این تفاسیر آخرش چجوری میشد؟!؟!؟

  2. سلام وخسته نباشید شما درباره آیه (و جعلناهم أئمه یهدون بأمرنا ) فرمودید با تامل بیشتر میتوان پی برد که منظور از امر همان عالم امر است و در مطلب بعدی هم توضیحات دیگری راجع به عالم امر دادید اما من در نتیجه گیری آخر که فرمودید : در واقع پیام آیه این است که امام می‌تواند به صورت ملکوتی مردم را هدایت کند.دچار مشکل شدم ، من فکر میکنم شما باید در آیه اول اثبات کنید منظور از امر حتما علم امر است بعد این را اثبات کنید که هدایت ائمه از نوع امر است ، البته شاید اگر مطالب بعدی را بنویسید این ابهام برطرف شود اما تا اینجای قضیه من استدلال شما در معنای امر که همان عالم امر است متوجه نشدم ، آیا حدیثی درباره این آیه هست که می گوید در آیه ۷۳ انبیاء امر همان عالم امر است ؟البته مرا ببخشید ، اما چون دوست دارم اعتقاداتم را با دلایل محکم همراه سازم این سوال را می پرسم . چون شما از ابتدا با این فرض پیش رفتید که در این آیه امر همان عالم امر است به نظرم بد نیست راجع به این استدلال بیشتر توضیح دهید . البته باید بگم مثالی که درباره عالم امر زدید واقعا خوب ،جالب و قابل درک بود ممنون و دست شما درد نکنه .

  3. سید! گاه دیده‌ای آدمی نمی‌داند چه درست است و چه نادرست؟ دیده‌ای که گاهی نمی‌دانی حرفی که زده‌ای، عملی که مرتکب شده‌ای، رفتاری که داشته‌ای، فکری که به ذهن‌ات آمده است از درونت بوده، دروغ بوده، گناه بوده…. دیده‌ای سید؟ می‌توانی کمکم کنی؟

پاسخی بگذارید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *