❇️ پس از بازنشر مطلبی دربارهٔ انتخابی شدن ریاست قوهٔ قضائیه (https://t.me/hamidhossaini/1127)، با پیام برادر عزیزی که از دیرباز به ایشان ارادت داشتهام، گفتگویی شکل گرفت که نقل بخشهایی از آن را خالی از فایده نمیدانم:
?هرچند معتقدم لازم است نظام اسلامی پس از چهل سال تجربهٔ حکومتداری به بازنگری ساختارها و روشها و انطباق هرچه بیشتر آن با موازین اسلامی بپردازد، اما در این مسیر باید از تجربیات بهدست آمده در طی چهل سال هم بهره ببرد. از جمله مسئلهٔ تعارض منافع است که هرگاه سرنوشت حوزهای به ذینفعان آن حوزه سپرده شد، انواع فسادها رخ نمود. مثالهایی چون نظام پزشکی و موارد مشابه آن از این دستاند. سپردن سرنوشت قضای کشور به دست قضات نیز ممکن است به چنین سرنوشتی دچار شود. شاید بهتر باشد بهجای تغییر اساسی در روش، اشکالات موجود شناسایی و برای رفغ آنها چارهاندیشی شود.
?دغدغهٔ شما دربارهٔ احتمال بروز مشکل در سپردن امور به رأی اکثریت، دقت درستی است ولی باید دید آیا جایگزینی بهتر و با مشکلات کمتر برای آن سراغ داریم؟
به هر حال اصولی چون تفکیک قوا، نظارت عمومی و رأی اکثریت، حاصل تجارب و تأملات هزارانسالهٔ بشر برای حکمرانی بهتر و عدالت بیشتر است و با آنکه ضعفها و کاستیهای آن قابل کتمان نیست، ولی در شرایط عادی، راهی مطمئنتر از آن به ذهن کسی نرسیده است.
تجربهٔ چهلسالهٔ کشور ما نیز نشان میدهد تا قوهٔ قضائیه از ارکان قدرت استقلال نداشته باشد، مبارزه با ظلم و فساد از حد شعار فراتر نمیرود. تفکیک قضا از سیاست و سپردن آن به رأی حقوقدانان، راهی است که در نقاط دیگر جهان تجربه شده و نتایج مثبت آن مشهود است.
?منظورم این است که پس از قرنها زندگی بر اساس تجربهٔ بشری، اینک که انقلاب اسلامی پردهها را کنار زده و جلوههایی از عالم غیب را به جامعهٔ بشری نشان داده، آیا وقت آن نرسیده است که بهجای تکیهٔ صرف به تجربه و عقل بشری با نگاهی وسیعتر با الهام از آموزههای الهی به ترتیبی بهتر از تجربهٔ تا کنون بشری ـ که ممکن است با کسب تجربهٔ بیشتر تغییر کند ـ برسیم؟
?همهٔ سخن همینجاست که آموزهٔ الهی و آنچه در پردهٔ غیب است چیست؟
ما اگر با اولیای معصوم الهی مستقیماً مواجهه داشتیم که دیگر بحث و پرسشی مطرح نبود، اما اکنون هر کس بسته به پیشفرضها و ذهنیتهایش برداشتی متفاوت را از آموزهٔ الهی مطرح میکند و این ماییم که باید در میان اقوال و برداشتهای متفاوت و متناقض، بهترین را برگزینیم.
آیا لزوماً همان برداشتی درست است که با تجربه و عقل بشر تناقض دارد و در این چهل سال مستقیماً پیامدهای منفی آن را لمس کردهایم؟